۱۳۹۳ دی ۱۰, چهارشنبه

دعا برای ژیلبرت

از طرف کشیش هرمز شریعت و تیم خدمتی شبکه7 و تیم گل بگیم و گل بشنویم و همه عزیزان و همراهانی که در کنار هم و در حضور مسیح خداوند به پیش میرویم :
به خانواده محترم و عزیز و با برکت هوسپیان ؛
بدانید که همچون قبل و حتی بیشتر از گذشته در کنار شما هستیم و با شما همدرد و با شما در دعا ایستاده ایم و ایمانداریم که خداوند نیکوست و همه چیز در نهایت به خیریت شما و کلیسای خداوند رغم خواهد خورد و پس از دریافت شفا و سلامتی کامل ، بزودی از زبان خود ژیلبرت عزیز شهادت و مکاشفه عالی خواهیم شنید که کلیسای خداوند را بنا خواهد نمود...
آمین آمین و آمین


۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام برادر عزیزم . بهروز هستم , بهروز سنایی , 15 ساله که به مسیح ایماندارم . من در شهری زندگی میکنم ( کرمانشاه ) که واضحا و مشهودا ملتش نان شب برای خوردن ندارن اما در فحاشی به خدا و مسخره کردنش همیشه پیشرو بودن .
ما اینجا کلیسایی نداریم , حتی کتاب مقدسی هم نداریم . کلیسای آشوری زبان این شهر با رفتن مسوولش به لندن ( برادر ویلسون عیسوی ) و تعطیل کردن کلیسا از حدود 10 سال پیش , به دست اداره میراث فرهنگی جمهوری اسلامی ایران افتاد و اونها هم درش رو بستن و حتی روزنه هایی که از بیرون میشد صلیب مسیح رو دید , با مقوا پوشوندن و زنگ درب کلیسا رو هم در آووردن .
منی که اینو برای شما مینویسم , حکم یک نفر رو دارم که از لشگری شکست خورده فقط اون زنده مونده تا اطلاع بده که این سپاه شکست خورد .
برادر , تمام ایمانداران این شهر , من حاضرم عکسشون رو براتون ارسال کنم از قبل و الانشون کنار خیابون در حال گناه کردن , تا مواد مخدر کشیدن توی پارکها و دست به دامن افغان ها شدن برای رفتن از ایران و کارگری کردن در ترکیه تا فکر خودکشی و دائم الخمر بودن .. اینها ایمانداران خوبی بودن , من اونقدر گیج شدم که نمیدونم علت این شکست همه جانبه از شیطان در این شهر چی بود .
وضعیت اینجا از وضعیت مسیحیان در حکومت کمونیست های شوروی هم فاجعه بار تره , اونها کلیساهای زیر زمینی داشتن و هنوز ایمانداران محکمی بودن که میدان رو برای شیطان خالی نکنن . اینجا هیچ ایمانداری رو من نمیبینم . حتی 1 کتاب مقدس در این شهری که زمانی خودم با کارتن های 100 تایی اون رو از بین بسیجی ها رد میکردم میبردم میدادم مغازه ها و میگفتن اینقدر داریم که فعلا نیاز نداریم , نمیبینم . اینجا خشکسالی ایمانه . این شهر 3 میلیون نفری , توسط شیطان در حال تصرف کامله .
من الان که اینها رو برای شما مینویسم , هیچ چیزی ندارم , 100 هزار تومن ( حدود 25 دلار ) تمام دارایی منه در یه خونه اجاره ای قدیمی که گاهی وقتها با گنجشک ها و یاکریم هایی که روبروی اتاق روی سیم های برق میشینن , جلسه عبادت خداوند رو میزاریم . آوار اونها من رو یاد یاکریم هایی میندازه که زمانی به همین زیبایی برای خداوند سرود میخوندن و امروز اونها رو در پارک ها در حال حشیش کشیدن و مشروب خوردن میبینم .
من عمیقا حس میکنم این هر نیاز به بیداری روحانی داره . من مدتهاست که به هر دری میزنم برای تحصیل الهیات و تاسیس دوباره تجمعات روحانی در این شهر به نام خداوند عیسای مسیح ..
2 ساله موفق نبودم , چون هیچ دانشکده ای مکاتبه ای این دروس رو کار نمیکنه و دانشکده ایلام هم برای دوره های دانشگاهی مکاتبه ای , من ثبت نام کردم اما رسما آزمون نمیگیره مگر حضوری در حضور یک شبان .
من نمیدونم باید دیگه چه دری رو بزنم که باز بشه . هر دری رو که خداوند نشون داده با مشت زدم که باز بشه اما هر بار در این 2 سال هیچ روزنه ای باز نشده که بتونم این دروس رو رسما آزمون بدم و مدرکش رو بگیرم که رسما بتونم منظم و با تایید کلیسا و اصولی , این خدمت رو در این شهر شروع کنم . من هیچ چیز از خداوند نمیخوام , بابت هر چیزی که دارم و ندارم هم همیشه در حالتی از خداوند صمیمانه سپاسگزارم . اما این یک چیز رو از خداوند میخوام که هر شب همه وجودمو طوری فرا میگیره که تا نیمه شب توی خیابون های این شهر مردم رو میبینم که میمیرن , همدیگرو میکشن , به هم فحاشی میکنن , و ایمانداران سابق رو که شرح حالشون رو براتون مختصرا نوشتم .. در این باره من رو راهنمایی کنید , یک چیزی در وجود منه که هر روز فریاد میزنه میگه برو اما وقتی میرم بستس . وقتی میرم میبینم بستس و فریاد آزاردهنده دیگه ای کلافم میکنه که امکانش نیست , برو دنبال لقمه نون , کار دیگه , به تو چه خدمت , همه رفتن , هیشکی نیست , و نهایتا افرادی که میبینم با جملاتی مثل : بدبخت داره 40 سالت میشه هیچی از خودت نداری , نه زنی نه بچه ای نه ماشینی نه خونه ای , و اما وقتی کلام خدا رو میخونم باز با همون جملات سنگینی مواجه میشم در اشعیا باب 6 آیه 8 که اون رو با گریه میخونم و زیر لب میگم مرا بفرست .
برادر , من از شما بسیار سپاسگرام که صبورانه این نامه رو خوندید . از شما سپاسگزارم که هستید . از شما خواهش دارم اگر راهی برای تحصیل رسمی الهیات مکاتبه ای وجود داره به من معرفی کنید ..., دوستون دارم تا ابد .. کوچیک شما , بهروز sisisanaee@gmail.com