شبکه هفت، شبکه کاملاً مردمی

خدا را شکر برای وجود شبکه های مسیحی فارسی زبان که خبر خوش انجیل را پخش می کنند. من به جرأت می توانم ادعا کنم که شبکه هفت بر خلاف شبکه های دیگر، یک شبکه کاملاً مردمی است که با کمک های مالی شما ایمانداران عزیز به سختی اداره می شود. شبکه های دیگر توسط سازمان های بزرگ مسیحی حمایت مالی می شوند و نگرانی خاصی ندارند. به هر حال کسی نمی تواند جلوی کاری را که مسیح انجام می دهد بگیرد، آمین

دعا برای ژیلبرت

از طرف کشیش هرمز شریعت و تیم خدمتی شبکه7 و تیم گل بگیم و گل بشنویم و همه عزیزان و همراهانی که در کنار هم و در حضور مسیح خداوند به پیش میرویم :
به خانواده محترم و عزیز و با برکت هوسپیان ؛
بدانید که همچون قبل و حتی بیشتر از گذشته در کنار شما هستیم و با شما همدرد و با شما در دعا ایستاده ایم و ایمانداریم که خداوند نیکوست و همه چیز در نهایت به خیریت شما و کلیسای خداوند رغم خواهد خورد و پس از دریافت شفا و سلامتی کامل ، بزودی از زبان خود ژیلبرت عزیز شهادت و مکاشفه عالی خواهیم شنید که کلیسای خداوند را بنا خواهد نمود...
آمین آمین و آمین

عطیه دعا به زبانها

سوال : عطیۀ تکلم به زبانها چیست؟ آیا عطیۀ تکلم به زبانها برای امروز است؟

جواب : اولین واقعۀ تکلم به زبانها در روز پنطیکاست بوقوع پیوست که در کتاب اعمال رسولان 2 : 1-4 بیان شده است. رسولان به میان مردم رفته و خبر خوش انجیل را به زبان خود آنها با آنان در میان گذاشتد. "و اهل كَرِيت و عَرَب، اينها را میشنويم كه به زبانهای ما ذكر كبريائی خدا میكنند." (اعمال 2 : 11). ترجمۀ یونانی و تحت اللفظی "زبانها " به معنی زبانهای مختلف میباشد. بنابراین عطیۀ تکلم به زبانها یعنی صحبت کردن به زبانی که شخص در گذشته آنرا بَلد نبوده، و به جهت خدمت به کسانی که آن زبان را صحبت می کنند عطا شده است. در رسالۀ اول قرنتیان بابهای 12 – 14، جائی که پولس درباره عطایای معجزهآسا صحبت میکند، چنین میگوید: "امّا الحال ای برادران، اگر نزد شما آيم و به زبانها سخن رانم، شما را چه سود میبخشم؟ مگر آنكه شما را به مكاشفه يا به معرفت يا به نبوّت يا به تعليم گويم." (اول قرنتیان 14 : 6) طبق نظر پولس رسول و مطابق با آنگونه که اعمال رسولان "زبانها" را توصیف میکند، تکلم به زبانها زمانی با ارزش است که شخص پیغام خدا را به زبان خود بشنود. در غیر اینصورت، بی فایده است اگر تفسیر و ترجمه نشود.

کسی که عطیۀ ترجمه زبانها را داشت (اول قرنتیان 12 : 30)، حتی اگر نمیدانست که گوینده با چه زبانی صحبت میکرد، میتوانست بفهمد که او چه میگوید. و در نتیجه پیغام گفته شده را برای سایرین بازگو میکرد تا آنها نیز پیغام را درک نمایند. "بنابراين كسی كه به زبانی سخن میگويد، دعا بكند تا ترجمه نمايد." (اول قرنتیان 14 : 13). اگر زبانها ترجمه نمیشد، برخورد پولس بسیار جدی بود: "لكن در كليسا بيشتر میپسندم كه پنج كلمه به عقل خود گويم تا ديگران را نيز تعليم دهم از آنكه هزاران كلمه به زبان بگويم." (اول قرنتیان 14 : 19)

آیا خدا امروز نیز عطیۀ تکلم به زبانها را عطا میکند؟ اول قرنتیان 13 : 8 به خاتمه یافتن این عطیه اشاره میکند، اگر چه، این خاتمه یافتن را با آمدن "كامل" مرتبط میسازد (اول قرنتیان 13 :10). بعضیها به تفاوت گفتاری در این آیه نبوتی اشاره میکنند؛ "درحالِ خاتمه یافتن" یا "خاتمه یافته" که خود نشانهای برای آمدن کامل است. ولی بهر حال این موضع بطور دقیق در متن، مشخص نشده است. بعضیها نیز به متونی چون اشعیا 28 : 11 و یوئیل 2 : 28 – 29 اشاره کرده معتقدند که تکلم به زبانها نشانه و گواه آمدن داوری خداوند است. اول قرنتیان 14 : 22 زبانها را نشانی برای بیایمانان توصیف میکند. مطابق این بحث، عطیۀ تکلم به زبانها چون هشداری به یهودیان بود مبنی بر اینکه خدا بزودی اسرائیل را برای رّد کردن عیسی مسیح، داوری خواهد نمود. بنابراین وقتی خداوند حقیقتاً اسرائیل را داوری (تخریب اورشلیم بوسیله رومیها در سال 70 میلادی) نمود، دیگر عطیۀ زبانها لازم نبود چون هدف و مقصود آن به انجام رسیده بود. شاید این دیدگاه درست باشد اما با این وجود به وقوع رسیدن هدف اولیه، لزوماً نمیتواند به منزلۀ پایان آن باشد. کلام بطور قطعی نتیجه گیری نمیکند که عطیۀ تکلم به زبانها به پایان رسیده است.

در ضمن، اگر عطیۀ تکلم به زبانها در کلیسای امروزی فعال بود، باید مطابق با معیار کلام خدا به انجام میرسید: باید با زبانی حقیقی و قابل فهم بیان شود (اول قرنتیان 14 : 10). هدف آن بایستی انتقال کلام خدا به شخصی، که زبان متفاوتی صحبت میکند، باشد (اعمال 2 : 6 – 12). باید با دستورالعملی که خدا توسط پولس رسول فرمود مطابقت داشته باشد. "اگر كسی به زبانی سخن گويد، دو دو يا نهايت سه سه باشند، به ترتيب و كسی ترجمه كند. امّا اگر مترجمی نباشد، در كليسا خاموش باشد و با خود و با خدا سخن گويد" (اول قرنتیان 14 : 27 - 28). همچنین باید از اول قرنتیان 14 : 33 نیز متابعت کند که میگوید: "زيرا كه او خدای تشويش نيست بلكه خدای سلامتی، چنانكه در همۀ كليساهای مقدّسان".

بطور قطع، خدا میتواند توانایی تکلم به زبانهای دیگر را بدهد، تا ما بتوانیم با اشخاص دیگر به زبان خود آنها ارتباط بر قرار کنیم. لكن در جميع اينها همان يك روح فاعل است كه هر كس را فرداً بحسب ارادۀ خود تقسيم میكند (اول قرنتیان 12 : 11). فقط تصور کنید، چطور خدمات بشارتی توسعه مییافت، اگر مبشرین زبانهای دیگر را فرا نمیگرفتند و قادر نبودند که با اقوام دیگر به زبان بومیشان صحبت کنند. اگر چه خداوند را همه چیز ممکن است، اما اینطور بنظر نمی رسد که عطیۀ تکلم به زبانها آنطور که در عهد جدید رایج بود، امروزه نیز به عملی باشد مگر در صورتی که بسیار مفید باشد. اکثر ایماندارانی که ادعا میکنند عطیۀ تکلم به زبانها را دارند مطابق معیار کلام خدا که در بالا مطرح شد عمل نمیکنند.

آنانی که اعتقاد دارند عطیۀ تکلم به زبانها به عنوان "زبان دعا" است و میتواند برای تهذیب نفس مفید باشد، ایدۀ خود را از اول قرنتیان 14 : 4 و یا از 14 : 28، گرفتهاند. "هر كه به زبانی میگويد، خود را بنا میكند، امّا آنكه نبوّت مینمايد، كليسا را بنا میكند". در تمام طول باب 14 پولس بر ترجمه و تفسیر تأکید میکند؛ برای مثال 14 : 5 – 12 را در نظر بگیرید. یا آنچه را که در آیه 4 مطرح میکند: "هر كه به زبانی میگويد، خود را بنا میكند، امّا آنكه نبوّت مینمايد، كليسا را بنا میكند و خواهش دارم كه همۀ شما به زبانها تكلم كنيد، لكن بيشتر اينكه نبوّت نماييد زيرا كسی كه نبوّت كند بهتر است از كسی كه به زبانها حرف زند، مگر آنكه ترجمه كند تا كليسا بنا شود". عهد جدید در هیچ جا، بطور دقیق راجع به دعا بوسیلۀ زبانها تعلیم نمیدهد. و در هیچ جا اشاره نمیکند که شخصی با زبانها دعا نمود. اگر تکلم به زبانها معیار تهذیب نفس است، عادلانه نیست آنانی که از چنین عطیهای بی بهره هستند، قادر به تهذیب خود نباشند؟ اول قرنتیان 12 : 29 – 30 واضحاً اعلام میدارد که هر کسی عطیۀ تکلم به زبانها را ندارد.

دوستان زیادی درباره دعا به زبانها توسط شبان رضا صفا و درستی و نادرستی این کار از من سؤالات زیادی می پرسند که باید جوابی مناسب به آنها می دادم. دوستان عزیز کلام زنده خدا تنها ملاک ما در زندگی روحانی می باشد. هر چه که از انجیل نباشد بدعت و خطرناک است و با کسی که بدعت آفرینی می کند و در لباس شبان پایش را کج می گذارد برخورد مناسب شود.

عطیه دعا به زبانها یا نباید در ملأ عام و روی تلویزیون انجام شود و یا اگر این کار انجام می شود باید فوراً ترجمه شود تا کسی دچار حیرت و انحراف نشود.

شبکه هفت و کلیسای ایرانیان با انجام دعا به زبانها که توسط شبان رضا صفا در تلویزیون نجات انجام می شود شدیداً مخالف است و این کار را از جانب خدا نمی داند چون ترجمه نمی شود و باعث حیرت و انحراف می گردد.

هوشیار باشید!

مذهب و شریعت در کمین ایمان مسیحی

درود بر فرزندان مسیح و ایمانداران به خدای زنده

خدای زنده در کلام خود در متی 5 : 17 می گوید : «گمان مبرید كه آمده ام تا تورات موسی و نوشته های سایر انبیاء را منسوخ كنم. من آمده ام تا آنها را تكمیل نمایم و به انجام رسانم». طبق این آیه شریفه مسیحیان مخالفت و ضدیتی با اساس مذهب و شریعت ندارند بلکه آن گونه که دائماً در تعالیم کلیسایی می شنوید تکیه بر مذهب و شریعت به تنهایی نمی تواند نجات و حیات ابدی را برای انسان ها تأمین کند و برعکس اگر ایمان به مسیح و کاری که او برای ما بر روی صلیب انجام داد نداشته باشیم باعث دوری از تولد تازه و حیات در مسیح خواهد شد. امر و نهی شریعت جز آنکه برای یک ایمان مسیحی دست و پا گیر است، مجال خوبی برای خود نمایی شریر نیز می باشد. به همین دلیل من نیز در مجموعه درس های زندگی که از شبکه هفت پخش می شود و همچنین برنامه پرستشی روز یکشنبه کلیسای ایرانیان، معمولاً به این موضوع اشاره می کنم و ایمانداران را نسبت به خطرات مذهب و شریعت آگاه می کنم.

یکی از اشکالات اساسی که به دین اسلام وارد است همین مسئله می باشد. مسلمانان آن قدر درگیر مذهب و شریعت خود هستند و به بکن و نکن های آن اهمیت می دهند که کلاً از رابطه نزدیک و سالم با خداوند غافل شده اند. کدام مسلمان است که بتواند ادعا کند خدا با او حرف می زند و یا حرفش را می شنود؟ یا کدام مسلمان می تواند مدعی باشد که خدایش جواب دعاهایش را داده؟ مسلماً کسی نمی تواند این ادعا را داشته باشد، چون خدای اسلام موجودی دست نیافتنی بوده و آنقدر بالاست که دیده نمی شود. خیلی ها از جمله خود من که بک گراند اسلامی دارم، تا زمانی که مسلمان بودم تمام سعی خود را برای انجام دقیق شریعت و امر و نهی آن می کردم ولی دست آخر قلب و دل و روح و جان من تغییری احساس نمی کرد و من خود را تهی می یافتم. علت تمام اینها پیروی از مذهب و شریعت بود وگرنه چه نیازی به تغییر دین و مذهب؟!

متأسفانه چند سالی است که این خطر بزرگ نادیده انگاشته می شود و راه مذهب و شریعت در میان ایمانداران راستین هموار به نظر می رسد. همانطور که می دانید در مسیحیت نیز مذهب و شریعت وجود دارد و هنوز عده ای گرفتار آن هستند در حالی که با این وجود نمی توانند تولد تازه در مسیح را تجربه کنند. آزادی واقعی از بند شریر وقتی حاصل می شود که ابتدا از قید و بند مذهب رها شویم. امیدوار هستم روزی فرا برسد که خادمین خداوند و ایمانداران در کلیسای کاتولیک و ارتدکس از قید و بند مذهب و شریعت رها شوند و در آزادی واقعی، تولد تازه در مسیح را تجربه کنند.

موضوع فقط به همینجا ختم نمی شود. تمام تلویزیون های معتبر و بزرگ دنیا سفر پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک های جهان به برزیل را مخابره می کنند، اندیشه های شریعت گرایانه در حال نفوذ در ایمان مسیحیان راستین است و متأسفانه بعضی تلویزیون های مسیحی فارسی زبان از معلمین مسیحیت سنت گرا و پیرو شریعت در برنامه های خود استفاده می کنند تا خواسته یا ناخواسته اندیشه های مذهبی را ترویج دهند. با تمام احترامی که برای دوستان و همکاران خود در تلویزیون ست سون پارس قائلم ولی پرداختن به موضوعاتی نظیر مسیحیت، شریعت و عرفان و درگیر کردن ذهن مخاطبین مسیحی با تعلیمات مذهبی، کمک کردن به پیشروی خطر بزرگ مذهب و شریعت است و من به عنوان فردی که عمر خود را در خدمت مسیح و فرزندان او صرف کرده ام، این راه و روش را در تلویزیون بزرگی مثل ست سون پارس اشتباه می دانم.

با این همه من برای آزادی همه انسان ها، چه مسیحی و چه غیرمسیحی، از بند مذهب و شریعت و همچنین همکارانم در ست سون پارس برای اصلاح مسیر خود در دعا هستم.

در فیض مسیح، آمین

کشیش هرمز شریعت

پرواز بدون بازگشت!

امروز 12 تیر ماه سال 1392 خورشیدی است. 25 سال پیش در چنین روزی 298 نفر از هموطنان عزیزمان که با هواپیمای مسافربری از ایران عازم امارات بودند، توسط ناو جنگی آمریکا به نام وینسنس مورد اصابت موشک قرار گرفته و همگی کشته شدند. البته دولت وقت آمریکا اعلام کرد که این واقعه اشتباهاً رخ داده و عمدی در کار نبوده است، چند سال قبل نیز جرج بوش به فرمانده ناو وینسنس که دستور سرنگون کردن هواپیمای ایرانی را داده بود، مدال شجاعت و افتخار داد.

این واقعه دردناک قلب تمام ایرانیان را به درد آورد و اگر نبود سیاست های خصمانه دولت ایران در تعامل با جهان، هرگز چنین اتفاقی به وقوع نمی پیوست. تمام مسیحیان ایرانی خصوصاً اعضای کلیسای ایرانیان و تیم شبکه هفت ضمن ابراز تأسف از وقوع این حادثه دردناک، برای این عزیزان و خانواده هایشان در دعا هستند. ای کاش این عزیزان قبل از مرگ، به خداوندمان عیسی مسیح ایمان می آوردند تا نجات را دریافت کنند و بدون ایمان، گرفتار هلاکت نشوند. اینک ای هموطن عزیز بدان که مرگ به سراغ همه خواهد آمد، ولی چه خوب است که قبل از مرگ، با مسیح و کاری که او برای ما روی صلیب کرد، آشنا شویم و اجازه دهیم قلبمان توسط او لمس شود تا مبادا مانند این 298 نفر از هموطنان مان، بدون ایمان به مسیح، هلاک شویم.

در فیض مسیح، آمین.

کشیش هرمز شریعت

مسیح، سیاست و انتخابات

دیدگاه سیاسی عیسی برای مسیحیان ایرانی که وضعیت سیاسی‌ کشورشان به‌اندازۀ وضعیت سیاسی زمان عیسی پرتلاطم است، به چه معناست؟ در پاسخ به این سؤال که آیا عیسی فردی سیاسی بود یا نه، شاید بهترین جواب این باشد که آری، عیسی فردی سیاسی بود، اما نه آنطور که مردم روزگارش از او انتظار داشتند. ما نیز به‌عنوان پیروان عیسی، افرادی سیاسی هستیم چون به پادشاهی خدا اعتقاد داریم و مثل خداوندمان آماده‌ایم پیام پادشاهی خدا را به هر قیمتی شده به گوش همگان برسانیم. در کشوری چون ایران که آن همه با مسیحیت ضدیت می‌شود، همین برای سیاسی بودن کافی است. به‌علاوه، همچون عیسی افرادی سیاسی هستیم چون باید مثل او آماده باشیم در برابر کسانی که مطابق معیارهای پادشاهی خدا عمل نمی‌کنند بایستیم. به‌عنوان مثال درست همانطور که عیسی در برابر ثروتمندان (لوقا ۱۶: ۱۹-‏‏‏‏ ۳۱)، ریاکاران (متی ۲۳) و شهوت‌رانان (متی ۵: ۲۸) موضع گرفت، ما مسیحیان نیز همچون اکثر رهبران کلیسا در خلال اعصار باید چنین کنیم و اینها همه موضع‌گیری‌های سیاسی است.

بنابراین مسیحی واقعی نمی‌تواند با سیاست کاری نداشته باشد و وانمود کند که در بیابانی دورافتاده جدای از بادهای مهیب گناه زندگی می‌کند و فقط با خدا ارتباط دارد. شخص مسیحی نیز مانند عیسی مسیح در این دنیا قرار گرفته است تا کارهای پدر را بجا آورد، یعنی انجیل را موعظه کند، به فقرا و نیازمندان کمک نماید، در برابر گناه بایستد و حاضر باشد به‌خاطر اجرای عدالت حتی از جان خود بگذرد. اینها همه بر جامعه تأثیر می‌گذارد، و هر چیز که بر جامعه تأثیر بگذارد جنبۀ سیاسی پیدا می‌کند.

عزیزان ایمان دار، به زودی اتفاق مهم سیاسی در ایران رخ خواهد داد، انتخابات ریاست جمهوری همان قدر که برای ما خیلی مهم، حیاتی و خطرناک است، می تواند بهترین فرصت برای آزادی مسیحیان و گسترش مسیحیت در ایران نیز باشد. قبلاً گفته بودم بهترین گزینه برای ما مسیحیان آقای هاشمی رفسنجانی است ولی متأسفانه حکومت اسلامی ایشان را از انتخابات حذف کرد. اکنون ای ایمان داران به مسیح خداوند، اگر در پی آزادی و استقرار تخت پادشاهی مسیح در ایران هستید، باید همه با هم متحد شویم و به آقای دکتر محمدرضا عارف رأی دهیم.

در فیض مسیح

کشیش هرمز شریعت

کتاب مقدس

حماقت احمق!

وظیفه ما در انتخابات

درود مسیح خداوند بر تمامی برادران و خواهران ایماندار مسیحی در داخل و خارج از ایران. فیض و برکت پدر آسمانی را برای ایران و ایرانی خواستارم که لیاقت نجات و آزادی و بهترین ها را دارد.

مسائل و مشکلات ایران همیشه برای ما مهم بوده و هست. بسیاری از همکاران ما در شبکه هفت و کلیسای ایرانیان، محبت ویژه و دل خوبی برای ایران دارند. ما هیچ گاه نخواسته و نمی خواهیم که وارد فعالیت های سیاسی شویم ولی این به آن معنا نیست که از اخبار داخل ایران بی خبر باشیم و درباره آن اظهار نظر نکنیم. خدا محبت است، ما ایمان داران به مسیح خداوند بر طبق کلام، به همه حتی دشمنان خود محبت می کنیم و از خشونت، زندان، شکنجه و قتل بیزاریم، چون همه این ها از شریر است نه از خدا. همیشه برای ایران در دعا هستیم تا از ظلم و جفا آزاد شود و همه بتوانند آزادانه و طبق عقیده ای که دارند خدای خود را پرستش کنند. امروز ایران عزیز به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شود، در دولت آقای احمدی نژاد ما مسیحیان به شدت تحت ظلم و جفا بودیم، عده ای دستگیر و شکنجه و برخی نیز اعدام شدند، با این حال ما برای آقای احمدی نژاد همیشه در دعا بودیم تا مسیح قلبش را لمس کند.

 

طبق اخباری که از ایران می رسد، برخی از افرادی که برای رئیس جمهور شدن آمده اند، مسیحیان را دوست دارند و به آنها ظلم و ستم نمی کنند، سابقه آنها نیز همین موضوع را ثابت می کند. دوستان ما از ایران خبر دادند که آقای هاشمی رفسنجانی با شعار نجات ایران پا به عرصه انتخابات گذاشته و به اقلیت های دینی خصوصاً مسیحیان احترام ویژه ای می گذارد و به آنها برای پرستش خدا در کلیسا آزادی عمل کامل می دهد. لذا برای آزادی و نجات مسیحیان ایران، از همه ایمان داران داخل و خارج از ایران دعوت می کنم تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و به آقای هاشمی رفسنجانی رأی دهند. امیدوارم با روی کار آمدن آقای هاشمی رفسنجانی، شرایط برای آزادی ایران فراهم شده و تخت پادشاهی مسیح در ایران بر پا شود.

در فیض و برکت مسیح

کشیش هرمز شریعت